بربط (رود) از جمله معمولترین سازهای موسیقی ایران قدیم است با ظاهری به شکل گلابی، از جنس چوب درخت توت یا آبنوس با کاسه طنینی بزرگ و دسته کوتاه
این ساز در گروه سازهای زهی - زخمهای قرار میگیرد و تن صدای بم تری نسبت به سازهای هم خانواده خود مانند تار و سه تار و تنبور و … دارد و میتوان گفت که بربط دارای بم ترین صدا در بین سازهای زهی مضرابی ایرانی است.
باربد در دربار خسرو پرویز
واژه « بربط» در واقع از دو واژه «بر» و«بط» تشکیل شده به معنی «مانند بط» و بط به معنی مرغابی است.
از آنجاییکه این ساز به مانند مرغابی ،سینهٔ جلو داده و گردن کوچکی دارد آنرا «بربط» نامیده اند.
دیدگاه دیگر این واژه را برگرفته از نام «باربد» نوازنده بربط در دربار «خسرو پرویز» میداند. این واژه به صورت «بربت» نیز نوشته شده است.
ساز بربط که نوای گرم و دلنشین آن به دل اعراب نشسته بود، جذب موسیقی عرب شد و از آنجاییکه سطح ساز بربط از چوب پوشیده شده بود، اعراب آن را «عود» نامیدند.(العود در زبان عربی به معنای چوب است).البته این واژه در اصل عربی شده واژه «رود» فارسی میباشد که نام دیگر بربط است.
این ساز گرم و دلنشین، مسیر طولانیای را از ایران باستان تا موسیقی امروز پیموده است. تغییرات و فراز و نشیبهای بسیاری از سر گذرانده تا به جایگاه امروزش در موسیقی ایرانی برسد.
قدیمیترین اثری که نمونهی ابتدایی ساز بربط بر آن نقش گردیده، مُهری از بینالنهرین باستان است که در آن شخصی در حال نواختن سازی زهی دیده میشود.
موزهی بریتانیا که نگهدارندهی این اثر میباشد، علاقهمند است آن را قدیمیترین اثر تاریخی از ساز عود به حساب آورد، در حالی که به جز دستهی بلند ساز باقی قسمتها چندان واضح نیست و به نظر نمیرسد که ساز مذکور عود با بربط باشد. این در حالی است که نقوش و نگارههای به دست آمده از دوران ساسانیان در ایران، تصویر واضح و روشنی از نمونههای قدیمی ساز بربط به دست میدهند. در تصویر بالا، سمت چپ، نقش مهر بینالنهرینی و در سمت راست نقش عودنوازان ساسانی بر روی ظروف فلزی را مشاهده میکنید.
بنابراین آنچه که مسلم به نظر میرسد آن است که این ساز حداقل از دورهی ساسانی در ایران وجود داشته است و شواهد مربوط به قبل از آن، سست و بیشتر بر پایهی حدس و گمان است.
سازی که اکنون در دست داریم میراثی است که چندین هزار سال سن دارد و اکتشافات باستان شناسی سابقه ساخت و استفاده از این ساز که حدودا به ۵۰۰۰ سال پیش بازمیگردد را تایید میکند و مدارک به جای مانده نشان میدهد که نوازندگان در ۲۰۰۰ سال پیش نیز از سازی مشابه بربط استفاده میکردند.
در قدیم «بربط» را دو نوع به حساب میآوردند:
یکی بربط با کاسه بزرگ و دستهٔ کوتاه و دیگری با کاسه کوچک اما دسته بزرگ و امروز به اشتباه ساز دسته بلند را «بربط» و ساز دسته کوچک را «عود» مینامند.
تفاوت «بربط» و «عود» فقط در پیشینه تاریخی و فرهنگی این دو ساز است.
زریاب
پس از ورود اسلام به ایران، با وجود محدودیتهای دینی در زمینهی موسیقی، ساز بربط که حالا با نام عود شناخته میشد، همچنان در دربار حاکمان و خلفا و محافل هنری خصوصی حضور داشت.
در سدههای نخستین اسلامی، خلفای اموی و عباسی که برخلاف ماهیت مذهبی خلافت، به موسیقی و بزم تمایل زیادی داشتند، تعدادی از موسیقیدانان برجستهی زمانهی خود را در دربار گرد آورده بودند. این موسیقیدانان سازهای مختلفی از جمله عود مینواختند.
«ابراهیم موصلی» و پسرش «اسحاق موصلی» و شاگرد آنها «زریاب» از برجستهترین موسیقیدانان و عودنوازان ایرانی تبار، در دربار خلفای عباسی بودند.
منصور نریمان
مردمان سرزمین مصر نیز در کنار دیگر ممالک اسلامی، به واسطهی رفتوآمد موسیقیدانان مختلف به قاهره، با ساز عود آشنا شدند. این آشنایی تا جایی پیش رفت که عود تبدیل به یکی از سازهای اصلی در موسیقی درباری و محافل هنری مصر شد.
آشنایی اروپاییان با ساز عود نیز از طریق مسلمانان صورت گرفت. در زمان حکومت عبدالرحمن در اندلس (اسپانیا کنونی) از موسیقیدان برجسته، «زریاب» دعوت گردید که به دربار او برود. او که عودنوازی چیره دست بود، این ساز را در این سرزمین گسترش داد و بعدها با ترکیب عود و تار، گیتار را ابداع نمود.
از طریق اسپانیا، عود به دیگر سرزمینهای اروپایی هم راه پیدا کرد و الهام بخش شکلگیری ساز دیگری به نام «لوت» گردید.
ساز لوت در قرون وسطی و دوران رنسانس، سازی مهم برای اروپاییان محسوب میشد و حتی در موسیقی «باروک» هم بسیار رایج بود.
عبدالوهاب شهیدی
در ترکیه و امپراتوری عثمانی نیز عود در کنار برخی دیگر از سازهای ایرانی مانند «نی» و «تنبور» رایج شده بود.
علت آن گذشته از تاثیرات موسیقی عربی و اسلامی، ارتباطات فرهنگی و تجاری با ایران و تبادل هنری و موسیقایی میان این دو سرزمین بود.
در دوران سامانیان و صفاریان، که از نخستین حکومتهای ایرانی پس از اسلام بودند، موسیقی ایرانی بار دیگر رونق یافت و بربط یا عود به عنوان یکی از سازهای اصلی مورد استفاده موسیقیدانان قرار گرفت.
این روند در دورههای بعدی نیز ادامه یافت، اما به تدریج با شکلگیری مکتب موسیقی دستگاهی ایرانی از دوران قاجاریه، سازهایی مانند تار و سهتار جایگاه مهمتری پیدا کردند و عود از موسیقی رسمی ایران کنار رفت.
این در حالی بود که عود در موسیقی عربی و ترکی جایگاه خود را حفظ کرد و همچنان یکی از سازهای اصلی در آن سرزمینها باقی ماند.
اکبر محسنی
نادیده گرفتن عود در موسیقی ایرانی تا دوران پهلوی دوم ادامه داشت.
در این دوره، سال ۱۳۴۰ شمسی، با تاسیس هنرستان عالی موسیقی و تاکید بر احیای موسیقی سنتی، اقداماتی برای بازگرداندن سازهایی که از موسیقی ایران حذف شده بودند، از جمله عود، صورت گرفت. اساتیدی چون «اکبر محسنی»، «یوسف کاموسی» و به ویژه «منصور نریمان» با مطالعهی نواختن عود در موسیقی عربی و ترکی، شیوههای صحیح نوازندگی این ساز را فرا گرفتند و عود را مجدد در موسیقی ایرانی احیا کردند.
«بربط» یا «عود» با بدنهای گلابیشکل، دستهای کوتاه و کاسهای بزرگ و توخالی که معمولاً ۵ یا ۶ جفت سیم دارد و با مضراب نواخته میشوند.
خرکِ کوتاه عود باعث شده است که سیمها کشش کمتری داشته باشند و صدایی نرم و گرم تولید کنند.
عود برخلاف دیگر سازهای زهی-مضرابی ایرانی، پرده ندارد و تشخیص محل دقیق نتها بر عهدهی نوازنده است.
در کل، این ساز محدودهی صوتی گستردهای دارد و صدای آن عمیق، گرم و تا حدودی محزون توصیف میشود.
طول این ساز تقریبا ۸۵ سانتی متر است و معمولا ۱۱ عدد سیم دارد که به ۵ دسته دوتایی تقسیم شده و یک سیم «واخوان» یا «بم» هم به صورت تکی میباشد و به وسیله یک مضراب نواخته میشود. مضراب عود نیز مخصوص همین ساز است و از پر مرغ (یا پر طاووس و شاهپر عقاب و حتی پر لاشخور تهیه شده است و گاه نیز نوازنده با مضراب دیگری ساز را مینوازد.
نوازندههای امروزی از مضرابهای پلاستیکی استفاده میکنند.
برای نواختن این ساز ابتدا باید کاسه آن را به شکل افقی بر روی ران پای نوازنده و مضراب در دست راست نوازنده قرار میگیرد .
این ساز هم در تکنوازی و هم در گروهنوازی صدای دلنشینی دارد.
انور براهم
منیر بشیر
از جمله نوازندگان معروف این ساز میتوان به «منیر بشیر», «ریاض سنباطی»، «فرید الاطرش» و «انور براهم» اشاره کرد.
در ایران «منصور نریمان»، «محمود رحمانی پور»، «اکبر محسنی» و «عبدالوهاب شهیدی» از نوازندگان چیره دست ساز بربط بودند.
در چند دهه گذشته نوازندگان دیگری نیز به این جمع پیوستهاند و از این افراد میتوان «حسین بهروزینیا»، «محمد فیروزی»، «ارسلان کامکار»، «جمال جهانشاه »و «مجید ناظمپور» را نام برد.
از عود نوازان معروف خطه جنوب کشور استادانی چون؛ «علی محبوب»، «علی میرشکال»، «محمد رفیع اشعری»، «محمد منصور وزیری» از جزیره قشم و «حسین وفادار» از بندر عباس چهره شاخص هستند.
ابراهیم قنبری مهر
شادروان «ابراهیم قنبری مهر» با ایجاد تغییراتی در ساختار عود عربی از جمله کوچکتر کردن کاسه و بلندتر کردن دسته به قالب جدیدی دست یافت.
این تغییرات مورد استقبال نوازندگانی چون «حسین بهروزینیا» قرار گرفته است.
همچنین «برادران محمدی»، «محمد اژدری»، «عرفاتی»، «مانی جفرودی»، «عابدینی»، «ملکشاهی» و «نریمان آبنوسی» در ساخت عود تبحر دارند.
حسین بهروزی نیا
در حال حاضر، عود در موسیقی سنتی ایرانی و در برخی سبکهای موسیقی تلفیقی نقش مهمی ایفا میکند و در آثار معاصر و همکاریهای بینالمللی حضور دارد.
امروزه نوازندگان و علاقهمندان بسیاری در تلاشاند تا عود را بیش از پیش در موسیقی ایران زنده نگه دارند و آن را به جایگاه بالاتری برسانند.
یادمان باشد که اگر این ساز از ایران خارج نمیشد و به فرهنگهای موسیقایی دیگر سرزمینها راه نمییافت، پس از دوران فراموشی و کنار گذاشتن آن از موسیقی ایرانی، احیا و بازگشت آن دشوار و شاید غیرممکن میشد. بنابراین علاقهی دشمنان ساسانیان به بربط و جذب آن به موسیقی عربی، در نهایت به نفع بربط ایرانی و موسیقی این سرزمین تمام شد.
فردوسی:
چو نوروز شد هرمز فرودین بیاسود از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و «رود» و رامشگران خواستند