مرتضی محجوبی فرزند عباسعلی معروف به ناظر، سال ۱۲۷۸ در تهران متولد شد. بودن پیانو در منزلشان و آشنایی مادرش فخرالسادات با آن، وی را به سوی این ساز کشاند. او برای تعلیم موسیقی به حسن خان هنگ آفرین معروف به حسین خان "ر" سپرده شد.

اهمیت کار محجوبی، در این است که با سازی کاملاً اروپایی، موسیقی ایرانی را به خوبی می‌نواخت. این نحوهٔ نوازدگی خاص خود او بود و دقیقاً تأثیر یک ساز صد در صد اصیل و سنتی را در شنونده باقی می‌گذارد. بدین ترتیب محجوبی یکی از پایه گذاران موسیقی ملی ایران به حساب می‌آید.

وی علاوه بر نوازندگی، چندین تصنیف و پیش درآمد و رنگ نیز تصنیف کرده‌است.

مرتضی محجوبی نت نمی‌دانست، ولی برای خود نتی اختراع کرده بود که بی‌شباهت به خط سیاق نبود (خط سیاق علاماتی است در قدیم برای ثبت کردن وزن اجناس یا ارقام پول به کار می‌بردند). در این باره پرویز یاحقی به شاپور بهروزی گفته‌است: «آهنگی در دستگاه شور ساخته بودم، به نام «ای امید دل من کجایی» که از گل‌های رنگارنگ پخش شد. هنگامی که به همه‌ی اعضای ارکستر نت این تصنیف را برای اجرا دادم مرتضی محجوبی از من خواست، آهنگ تصنیف را با ویولون بنوازم و او آن را با علایم ویژهٔ خود پشت قوطی سیگار همای خود نوشت و عجب این بود که این آهنگ را همان مرتبه اول از همه‌ی اعضای ارکستر بهتر و درست‌تر نواخت.»

شیوه نت نویسی مرتضی محجوبی که شیوه ای کاملاً ایرانی است به همت پویان آزاده به عنوان میراث ملی، معنوی ایران به ثبت ملی رسید.

سبک نوازندگی

او را در نوازندگی پیانو، یک نابغه دانسته‌اند چراکه با وجود این که کوک کردن پیانو مدت زمانی وقت می‌گیرد ولی مرتضی خان به هر پیانویی در هر محفلی می‌رسید در یک چشم بهم زدن آن را کوک می‌کرد و سپس شروع به نواختن می‌کرد. وی از جمله نخستین نوازندگانی بود که به دعوت کمیسیون موسیقی رادیو در هنگام افتتاح رادیو به جمع نوازندگان پیوست و به سرپرستی دسته‌ی دوم ارکستر رادیو منصوب شد. مرتضی خان سال‌ها تکنواز پیانو در برنامه گل‌ها بود.

پیانوی مرتضی محجوبی همراه با آواز بنان از نمونه‌های عالی موسیقی آوازی ایران است، زیرا صدای غلامحسین بنان دارای حالت و کیفیتی خاص بود که پیانوی مرتضی خان نیز همان حال و هوا را داشت به ویژه اگر اشعار آواز هم از رهی معیری می‌بود.

فریدون مشیری شعری در این باره سروده‌است:

یاد باد آن همدلی، آن همدمی، آن همرهی

ســـاز محــجـوبی و آواز بنـــان، شـعر رهی